به گزارش شهریار
      
      به نقل از خبرگزاری فارس، مهدی شیرازی فر:
     
     تبریز با ریشههایی عمیق در تاریخسازی، فرهنگسازی و نوآوری، اکنون میتواند قلهنشین سبز آسیا باشد؛ اگر همدلی و هماهنگی میان نهادهای مختلف شهری و مردمی به منصه ظهور برسد.
     
     تجارب شهرهایی همچون استکهلم، هامبورگ، لیوبلیانا و اسلو نشان میدهد که تبدیل شدن به یک شهر سبز، نه یک پروژه زودگذر، بلکه مسیری بلندمدت است که نیازمند مشارکت فراگیر شهروندان، شفافیت نهادی، و زیرساختهای هوشمند و پاک است.
     
     طی سه سال گذشته، تبریز با بهرهگیری از ظرفیتهای موجود و عزمی مدیریتی، توانسته جهش محسوسی در حوزه محیط زیست شهری رقم بزند. توسعه خطوط مترو، بهسازی ناوگان حملونقل عمومی، افزایش سرانه فضای سبز، ترویج انرژیهای تجدیدپذیر و اجرای برنامههای آموزشی و فرهنگی از جمله اقدامات بنیادینی بودهاند که پایهگذار این انتخاب ارزشمند شدهاند.
    
       نقاط طلایی در نقشه راه ۲۰۲۵ تبریز:
      
      حملونقل سبز و هوشمند:
     
     توسعه ناوگان برقی، احداث پارکسوارها، افزایش ایستگاههای شارژ خودروهای الکتریکی، احداث مسیرهای ایمن دوچرخهسواری و پیادهراههای سبز باید در قالب طرحی منسجم دنبال شود.
    
      مدیریت نوآورانه پسماند:
     
     از تفکیک زباله در مبدا تا احداث نیروگاههای تبدیل زباله به انرژی، باید برنامهای ترکیبی از فناوری، آموزش و سیاستگذاری دنبال شود.
    
      افزایش فضای سبز شهری و طبیعی:
     
     احیای باغشهرهای قدیمی، توسعه کمربندهای سبز پیرامونی، و اجرای پروژههای بام سبز در ادارات و مجتمعهای مسکونی باید با همکاری بخش خصوصی و شهرداری عملیاتی شود.
    
      مشارکت مردمی و عدالت محیطی:
     
     از راهاندازی «شورای محلههای سبز» تا طرحهای حمایتی مانند «کارت شهروند سبز»، باید سازوکارهایی برای حضور ساختاریافته شهروندان در تصمیمگیریهای زیستمحیطی تعریف شود.
    
      آموزش و پرورش زیستمحیطی:
     
     نظام آموزشوپرورش باید محور فرهنگسازی باشد. تجهیز مدارس به انرژی خورشیدی، راهاندازی گلخانههای آموزشی، و تدوین کتابهای کمکدرسی زیستمحیطی از الزامات جدی این مسیر است.
    
      اقتصاد سبز و اشتغال پایدار:
     
     بازارچههای سبز، صنایع بازیافتی، گردشگری اکولوژیک و مشوقهای مالیاتی برای کسبوکارهای سبز میتواند تبریز را به قطب نوظهور اقتصاد محیطزیستی در منطقه بدل سازد.
    
      فناوری در خدمت محیط زیست:
     
     سنسورهای هوشمند برای پایش کیفیت هوا، سامانههای یکپارچه هشدار آلودگی، و اپلیکیشنهای مردمی برای گزارش تخلفات، ابزاری برای تقویت مشارکت و شفافیت هستند.
    
      دیپلماسی شهری و زیستدیپلماسی منطقهای:
     
     انعقاد تفاهمنامه با شهرهای سبز جهانی، میزبانی رویدادهای بینالمللی زیستمحیطی، و تبادل هیاتهای علمی و فنی میتواند موقعیت تبریز را در سطح بینالمللی تثبیت کند.
    
      پویشهای فرهنگی و مردمی:
     
     برنامههایی چون «تبریز بدون خودرو»، «جمعههای سبز»، «هر خانه، یک باغچه» و «بازیافت هنری» باید به گفتمان غالب زیستمحیطی تبدیل شوند.
    
      عدالت محیطی برای حاشیهنشینان:
     
     افزایش سرانه سبز در مناطق کمبرخوردار، اجرای پروژههای تصفیه آب خاکستری در مدارس حاشیهنشین و تسهیل در دسترسی به خدمات پایدار برای همه شهروندان ضروری است.
    
      رسانههای سبز و سواد زیستمحیطی:
     
     نقش رسانهها، از خبرگزاریها تا شبکههای اجتماعی، در ترویج گفتمان توسعه پایدار و حساسسازی افکار عمومی بیبدیل است.
    
      نهادسازی و شبکهسازی بین نهادی:
     
     تشکیل «ستاد راهبری پایتخت سبز آسیا» با حضور شهرداری، دانشگاهها، استانداری، سازمانهای مردمنهاد، اصناف، آموزشوپرورش و بخش خصوصی، ضرورتی اجتنابناپذیر است.
    

عنوان «پایتخت محیط زیست آسیا» تنها یک برگ افتخار نیست، بلکه آزمونی است برای سنجش ظرفیت تعامل و همافزایی میان تمامی نهادهای شهری. تحقق چشمانداز تبریز سبز، تنها با ارادهی یک سازمان یا یک نهاد ممکن نیست. همه ارکان مدیریتی، علمی، اجتماعی و فرهنگی شهر باید در قالب یک «شبکه جامع کنشگران محیط زیست شهری» بهصورت نظاممند همکاری کنند.
     تدوین و اجرای «سند جامع محیط زیست شهری تبریز ۱۴۰۵»، بهعنوان نقشه راهی شفاف، همراه با زمانبندی، شاخصهای ارزیابی و مشارکت نهادهای داخلی و بینالمللی، میتواند آیندهای سبز را برای این کهنشهر تضمین کند.
     
     تبریز سبز، آیندهای دور نیست؛ اگر امروز، با درایت و همت جمعی، آن را بسازیم.
    

























نظرات